فوتبال و رسانه
به تعبیری رسانههای جمعی از یک سو در شکل دهی ساختار ذهنی افراد جامعه موثرند و ازسوی دیگر، رفتار افراد را سامان میبخشند و موجب میشوند افراد در مورد پدیدههای اجتماعی، رفتاری کاملا حساب شده ازخود بروز بدهند. با این مقدمه قصد داریم تاثیر رسانه را در ورزش به خصوص فوتبال ایران و جنبههای مثبت و منفی آن را مورد بررسی قرار بدهیم:
رسانه و توسعه فوتبال
. به تعبیری رسانههای جمعی از یک سو در شکل دهی ساختار ذهنی افراد جامعه موثرند و ازسوی دیگر، رفتار افراد را سامان میبخشند و موجب میشوند افراد در مورد پدیدههای اجتماعی، رفتاری کاملا حساب شده ازخود بروز بدهند. با این مقدمه قصد داریم تاثیر رسانه را در ورزش به خصوص فوتبال ایران و جنبههای مثبت و منفی آن را مورد بررسی قرار بدهیم:
رسانه و توسعه فوتبال
بیگمان فوتبال برای توسعه و پیشرفت خود به ابزار و امکانات احتیاج دارد. علاوه بر زیرساختهای مناسب باید نقش رسانه را در این خصوص نادیده نگرفت. این موضوع باعث شده است که باشگاهها و نهادهایی که به انحای مختلف با این رشته ارتباط تنگاتنگی دارند و یا تصمیم گیرنده میباشند، از این فرصت بزرگ استفاده کنند و با صرف هزینه و اختصاص بودجه تعریف شده، آن را به خدمت بگیرند. رسانه قادر است فوتبال و یا هر مقوله دیگر را در ذهن علاقمندان نهادینه کند و از طرفی جذابیتهای منحصر به فرد آن را پررنگتر نشان بدهد. رسانه با کنکاش و پرداختن به نکات ریز درشت فوتبال مسیر توسعه را نمایان میسازد.
رسانه و تماشاگران
در بیست سال اخیر ارتباط تماشاگران با رسانه غیر قابل انکار و تعیین کننده شده است. علاقمندان به این رشته با حفظ رسانههای نوشتاری به سمت رسانه های دیداری و به خصوص فضای پر سرعت مجازی متمایل شدهاند. فضای مجازی هرچند با فقدان کنترل و خارج از قوانین موضوعه در حال فعالیت است اما با پرداختن به جزئیات، واقعیتهای پنهان فوتبال را نمایان کرده و به بازیکنان و مربیان این هشدار داده است که پروایی در پرداختن به آن ندارد. هرچند رویکرد رسانهها در قبال تماشاگران متفاوت بوده و گاهی باعث عکس العملهای منفی شده است.
رسانه و اقتصاد فوتبال
فوتبال به خودی خود پتانسیل ویژهای برای ورود اقتصاد و سرمایه دارد. مثلث رسانه، فوتبال و اقتصاد بده بستانهای تعیین کننده ای با یکدیگر داشته و قدرت و تواناییهای خود را به یگدیگر منتقل میکنند. رسانه جذابیتهای فوتبال را تعریف و جمع آوری و به بهترین شکل ممکن به نمایش می گذارد، اقتصاد سعی دارد از راهروی فوتبال به اوج برسد و فوتبال امکان حرکت این دو مقوله را توامان فراهم کرده است. با این حال باید گفت فوتبال اقتصادیترین روش برای رسیدن به ثروت و حتی قدرت بوده و رسانه همچون بال، پرواز این دو را آسان و سریع کرده است.
رسانه و بداخلاقیها
نکته تاریک رسانه در تقابل با فوتبال نحوه پرداختن به بداخلاقیهای موجود است. مسلما هم فوتبال و هم رسانه با معضلات فرهنگی عدیدهای مواجه بوده و نحوه پرداختن به آن مقوله مرز ظریفی است که اغلب به شیوه صحیحی توسط بسیاری از رسانه ها دنبال نمی گردد. در این خصوص باید گفت: سه مقوله فوتبال، اجتماع و زندگی هرچند در تعامل با یکدیگر بوده اما تداخل آنان میتواند شرایط را پیچیده تر کند. بسیار دیده شده است که رسانهها با پرداختن به مسایل خصوصی بازیکنان و مربیان و افشای مسایل خصوص آنان دو مقوله بسیار خطرناک را دامن زدهاند؛ ابتدا بازیکن و مربی و یا حتی مدیر و مسئول مربوطه را از مدار خارج کرده و به بیراهه هدایت کردهاند و با به خطر انداخت آبروی و اعتبار آنان مسیر کاملا متفاوتی را برای آنان رقم زدهاند و دوم اینکه بداخلاقی اتفاق افتاده را ترویج داده و و زشتی و قبح آن را از بین بردهاند. بداخلاقیهای انتشار یافته توسط رسانهها بخش دیگری از بداخلاقیهای است که باید از آن اجتناب کرد.
رسانه های بی طرف
در تعریف رسانه آمده است: ” رسانه بستر و مجاری طبیعی تهیه و توزیع اطلاعات در جامعه برای شهروندان بوده و موجب میشود که نیروهای اجتماعی ضمن وقوف و آگاهی به حقوق خویش، سهم خود را از قدرت طلب نمایند.” اولین شرط رسانه انتشار حقایق و بی طرفی است.” با این وصف تعداد اندکی از رسانههای موجود را باید رسانههای بی طرف تلقی کنیم. رسانه بی طرفی نقد منصفانه داشته و سعی میکند واقعیتها را آنطور که هستند منتشر نماید. بعضی از رسانههای به ظاهر بی طرف نیز بسیار زیرکانه موضوعات مورد نظر خود را در قالب الفاظ و جملات به خواننده و یا بیننده تحمیل کرده و صرفا ژست بی طرفی گرفتهاند. در نگاهی دیگر همه رسانههای جهان ادعا میکنند که گزارشهای خبری را به صورت مستقل، بیطرفانه و محققانه تولید میکنند. آنها مدعیاند که صرفاً به گزارش و توصیف بیطرفانه “واقعیت عینی” میپردازند و از هر گونه نتیجهگیری و قضاوت مبتنی بر پیشفرضها و پیشداوریها پرهیز میکنند. از سوی دیگر؛ این رسانهها مدعیاند که رسانههای رقیب این واقعیتها را به نحو توطئهآمیز و با سوگیری و دخالت دادن داوریهای منفعتطلبانه تحریف کرده و به آن واقعیتها جهت میدهند. آیا این ادعاها درست است؟ آیا رسانه مستقل و بیطرف وجود دارد؟ مقولهای تا کنون شکل و شمایل درستی را در مورد خود به علاقندان نشان نداده است.
رسانههای رنگی
باید اعتراف کرد که اکثر رسانه های موجود در ورزش و فوتبال ایران و جهان رنگی هستند. در ایران این موضوع در دو طیف آبی و قرمز نمود بیشتری را پیدا کرده است. در دیگر کشورهای دنیا نیز باشگاهها بزرگ رسانه اختصاصی خود را داشته و وظیفه اصلی این طیف از رسانه، حمایت بی پون چرای از سیاست باشگاه تعریف شده است. اما در ایران و در رسانههای منتسب به دو باشگاه استقلال و پرسپولیس سه نکته کاملا متفاوت وجود دارد.” این موضوع در خصوص فضای مجازی نیز صادق است.” ابتدا اینکه در رسانه های رنگی نقش تخریب بیشتر از مقوله هایی چون حمایت و انتقاد درست است و دوم اینکه هر دو طیف سعی دارد با پرداختن به حواشی و بازی با کلمات برتری مصنوعی و ساختگی را به رخ حریف بکشد.” کافی است تیترهای عجیب و غریب تعدادی از این نشریات و رسانه هایاد شده را مرور نماییم.” و نکته سوم که خطرناک بوده وبه منافع ملی ضربه می زند اینکه رسانه رنگی سعی دارد با روشهای غالبا غیر اخلاقی و با فشارهای رسانه ای سود و بهرهای بیشتر و گاه خارج از قاعده از فوتبال ملی بدست آورده و اغلب نیز با حضور مدیران رنگی در فوتبال ملی به هدف خود می رسد.
رسانه ملی
رسانه ملی و به طور اخص رادیو و تلویزیون که بخش اعظمی از جامعه را به عنوان ببیننده و شنونده در اختیار دارند، بسیار تعیین کننده و تاثیر گذار هستند. هر مطلب و هر اظهار نظری ممکن است تبعات مثبت و منفی زیادی را در برداشته باشد. گزارشگران و مجریان در لبه تیزی در حال حرکت هستند که جمله جمله آنان در روح و روان بیننده و شنونده اثر گذرا خواهد بود. حتی وضعیت استودیو و رنگ آمیزی آن مهم می باشد. کارشناسان حاضر در برنامههای مختلف نیز زیر ذره بین بیننده و شنونده قرار دارند و نحوه بیان خبر و یا رویداد نیز مورد توجه خواهد بود. با این حال رسالت رسانه ملی حفظ بی طرفی است. مقوله ای که به کرات نقض گردیده و در بسیاری از موارد به متشنج تر شدن اوضاع نیز دامن زده است. نقش رسانه در جامعه امروز به خصوص مقوله پرببینده ای چون فوتبال حساس و تعین کننده بوده و پرداختن به آن باید با وسواس و حساسیت ویژهای انجام گردد.
بیگمان فوتبال برای توسعه و پیشرفت خود به ابزار و امکانات احتیاج دارد. علاوه بر زیرساختهای مناسب باید نقش رسانه را در این خصوص نادیده نگرفت. این موضوع باعث شده است که باشگاهها و نهادهایی که به انحای مختلف با این رشته ارتباط تنگاتنگی دارند و یا تصمیم گیرنده میباشند، از این فرصت بزرگ استفاده کنند و با صرف هزینه و اختصاص بودجه تعریف شده، آن را به خدمت بگیرند. رسانه قادر است فوتبال و یا هر مقوله دیگر را در ذهن علاقمندان نهادینه کند و از طرفی جذابیتهای منحصر به فرد آن را پررنگتر نشان بدهد. رسانه با کنکاش و پرداختن به نکات ریز درشت فوتبال مسیر توسعه را نمایان میسازد.
رسانه و تماشاگران
در بیست سال اخیر ارتباط تماشاگران با رسانه غیر قابل انکار و تعیین کننده شده است. علاقمندان به این رشته با حفظ رسانههای نوشتاری به سمت رسانه های دیداری و به خصوص فضای پر سرعت مجازی متمایل شدهاند. فضای مجازی هرچند با فقدان کنترل و خارج از قوانین موضوعه در حال فعالیت است اما با پرداختن به جزئیات، واقعیتهای پنهان فوتبال را نمایان کرده و به بازیکنان و مربیان این هشدار داده است که پروایی در پرداختن به آن ندارد. هرچند رویکرد رسانهها در قبال تماشاگران متفاوت بوده و گاهی باعث عکس العملهای منفی شده است.
رسانه و اقتصاد فوتبال
فوتبال به خودی خود پتانسیل ویژهای برای ورود اقتصاد و سرمایه دارد. مثلث رسانه، فوتبال و اقتصاد بده بستانهای تعیین کننده ای با یکدیگر داشته و قدرت و تواناییهای خود را به یگدیگر منتقل میکنند. رسانه جذابیتهای فوتبال را تعریف و جمع آوری و به بهترین شکل ممکن به نمایش می گذارد، اقتصاد سعی دارد از راهروی فوتبال به اوج برسد و فوتبال امکان حرکت این دو مقوله را توامان فراهم کرده است. با این حال باید گفت فوتبال اقتصادیترین روش برای رسیدن به ثروت و حتی قدرت بوده و رسانه همچون بال، پرواز این دو را آسان و سریع کرده است.
رسانه و بداخلاقیها
نکته تاریک رسانه در تقابل با فوتبال نحوه پرداختن به بداخلاقیهای موجود است. مسلما هم فوتبال و هم رسانه با معضلات فرهنگی عدیدهای مواجه بوده و نحوه پرداختن به آن مقوله مرز ظریفی است که اغلب به شیوه صحیحی توسط بسیاری از رسانه ها دنبال نمی گردد. در این خصوص باید گفت: سه مقوله فوتبال، اجتماع و زندگی هرچند در تعامل با یکدیگر بوده اما تداخل آنان میتواند شرایط را پیچیده تر کند. بسیار دیده شده است که رسانهها با پرداختن به مسایل خصوصی بازیکنان و مربیان و افشای مسایل خصوص آنان دو مقوله بسیار خطرناک را دامن زدهاند؛ ابتدا بازیکن و مربی و یا حتی مدیر و مسئول مربوطه را از مدار خارج کرده و به بیراهه هدایت کردهاند و با به خطر انداخت آبروی و اعتبار آنان مسیر کاملا متفاوتی را برای آنان رقم زدهاند و دوم اینکه بداخلاقی اتفاق افتاده را ترویج داده و و زشتی و قبح آن را از بین بردهاند. بداخلاقیهای انتشار یافته توسط رسانهها بخش دیگری از بداخلاقیهای است که باید از آن اجتناب کرد.
رسانه های بی طرف
در تعریف رسانه آمده است: ” رسانه بستر و مجاری طبیعی تهیه و توزیع اطلاعات در جامعه برای شهروندان بوده و موجب میشود که نیروهای اجتماعی ضمن وقوف و آگاهی به حقوق خویش، سهم خود را از قدرت طلب نمایند.” اولین شرط رسانه انتشار حقایق و بی طرفی است.” با این وصف تعداد اندکی از رسانههای موجود را باید رسانههای بی طرف تلقی کنیم. رسانه بی طرفی نقد منصفانه داشته و سعی میکند واقعیتها را آنطور که هستند منتشر نماید. بعضی از رسانههای به ظاهر بی طرف نیز بسیار زیرکانه موضوعات مورد نظر خود را در قالب الفاظ و جملات به خواننده و یا بیننده تحمیل کرده و صرفا ژست بی طرفی گرفتهاند. در نگاهی دیگر همه رسانههای جهان ادعا میکنند که گزارشهای خبری را به صورت مستقل، بیطرفانه و محققانه تولید میکنند. آنها مدعیاند که صرفاً به گزارش و توصیف بیطرفانه “واقعیت عینی” میپردازند و از هر گونه نتیجهگیری و قضاوت مبتنی بر پیشفرضها و پیشداوریها پرهیز میکنند. از سوی دیگر؛ این رسانهها مدعیاند که رسانههای رقیب این واقعیتها را به نحو توطئهآمیز و با سوگیری و دخالت دادن داوریهای منفعتطلبانه تحریف کرده و به آن واقعیتها جهت میدهند. آیا این ادعاها درست است؟ آیا رسانه مستقل و بیطرف وجود دارد؟ مقولهای تا کنون شکل و شمایل درستی را در مورد خود به علاقندان نشان نداده است.
رسانههای رنگی
باید اعتراف کرد که اکثر رسانه های موجود در ورزش و فوتبال ایران و جهان رنگی هستند. در ایران این موضوع در دو طیف آبی و قرمز نمود بیشتری را پیدا کرده است. در دیگر کشورهای دنیا نیز باشگاهها بزرگ رسانه اختصاصی خود را داشته و وظیفه اصلی این طیف از رسانه، حمایت بی پون چرای از سیاست باشگاه تعریف شده است. اما در ایران و در رسانههای منتسب به دو باشگاه استقلال و پرسپولیس سه نکته کاملا متفاوت وجود دارد.” این موضوع در خصوص فضای مجازی نیز صادق است.” ابتدا اینکه در رسانه های رنگی نقش تخریب بیشتر از مقوله هایی چون حمایت و انتقاد درست است و دوم اینکه هر دو طیف سعی دارد با پرداختن به حواشی و بازی با کلمات برتری مصنوعی و ساختگی را به رخ حریف بکشد.” کافی است تیترهای عجیب و غریب تعدادی از این نشریات و رسانه هایاد شده را مرور نماییم.” و نکته سوم که خطرناک بوده وبه منافع ملی ضربه می زند اینکه رسانه رنگی سعی دارد با روشهای غالبا غیر اخلاقی و با فشارهای رسانه ای سود و بهرهای بیشتر و گاه خارج از قاعده از فوتبال ملی بدست آورده و اغلب نیز با حضور مدیران رنگی در فوتبال ملی به هدف خود می رسد.
رسانه ملی
رسانه ملی و به طور اخص رادیو و تلویزیون که بخش اعظمی از جامعه را به عنوان ببیننده و شنونده در اختیار دارند، بسیار تعیین کننده و تاثیر گذار هستند. هر مطلب و هر اظهار نظری ممکن است تبعات مثبت و منفی زیادی را در برداشته باشد. گزارشگران و مجریان در لبه تیزی در حال حرکت هستند که جمله جمله آنان در روح و روان بیننده و شنونده اثر گذرا خواهد بود. حتی وضعیت استودیو و رنگ آمیزی آن مهم می باشد. کارشناسان حاضر در برنامههای مختلف نیز زیر ذره بین بیننده و شنونده قرار دارند و نحوه بیان خبر و یا رویداد نیز مورد توجه خواهد بود. با این حال رسالت رسانه ملی حفظ بی طرفی است. مقوله ای که به کرات نقض گردیده و در بسیاری از موارد به متشنج تر شدن اوضاع نیز دامن زده است. نقش رسانه در جامعه امروز به خصوص مقوله پرببینده ای چون فوتبال حساس و تعین کننده بوده و پرداختن به آن باید با وسواس و حساسیت ویژهای انجام گردد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.